متنی که اینک ملاحظه می کنید، مصاحبه ای است که پایگاه مهرخانه با اینجانب صورت داده و در زمینه واسطه گری در امر ازدواج به شیوه های مدرن است. با از بین رفتن ساختارهای سنتی واسطه گری ازدواج چه روشهایی را میتوان به عنوان جایگزین معرفی کرد؟ واسطه گری زمانی به وجود می آید که دو گروه عرضه کننده و تقاضاکننده به طور مستقیم نمی توانند با هم آشنا شوند و بعد اشخاص حقیقی یا اشخاص حقوقی یعنی سازمان ها و نهادها این دو گروه را به هم آشنا می کنند. این اشخاص هم به دو صورت به واسطه گری می پردازند: یا به صورت حقیقی و یا به صورت مجازی و الکترونیکی. به این ترتیب آشکار می شود که اشخاص حقیقی یا حقوقی که مورد مراجعه آن دو گروه هستند، واسطه گرهای خوبی به شمار می روند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی به صورت مجازی و اینترنتی هم می توانند واسطه گری کنند. اشخاص و گروه هایی که با یک دسته یا هر دو دسته از عرضه کنندگان و متقاضیان سر و کار دارند و صلاحیت واسطه گری برای ازدواج دارند، عبارت اند از: مشاوران مدارس، مشاوران دانشگاهی، نهادهای نمایندگی ولی فقیه، مشاوران خانواده در محیط شهری، معلمان جلسات خانگی و هر شخص یا گروهی که با یک یا هر دو دسته از عرضه کنندگان و متقاضیان می توانند سر و کار داشته باشند. به هر حال، نظر به این که هنوز کمابیش همان شیوه های سنتی مورد استفاده است، در شیوه های جدید می توان از همان شیوه ها و زمینه ها بهره برداری کرد و از تکنولوژی جدید نظیر اینترنت و یا نهادهای دولتی و خصوصی برای بهینه سازی همان شیوه های سنتی کمک گرفت. در شیوه های مجازی و اینترنتی بسا اتفاق می افتد که افراد اطلاعات خلاف واقع منعکس می کنند و ترکیب شیوه های مجازی با شیوه های سنتی می تواند جلوی این سوء استفاده را بگیرد. نقش سیاست های دولتی و غیر دولتی در ساماندهی و حتی راه اندازی سیستمی که بتواند واسطه گری ازدواج را برای جوانانی که احتمال پیدا کردن زوج مناسب برای خود را ندارند چگونه تبیین می کنید؟ بدیهی است که چه احیای شیوه های سنتی و چه ترویج شیوه های جدید بدون فرهنگ سازی و پشتیبانی های دولتی و غیر دولتی چندان با توفیق مقرون نخواهد شد. ملاقات و گفتگو و همفکری فعالین واسطه گری ازدواج با اشخاص و مراکز ذی نفوذ و تأثیرگذار از ضرورت ها به شمار می رود. دیدار و گفتگو با مراجع و مسئولان و حتی ائمه جمعه و جماعات و اخذ تأییدیه های لازم از مراجع دولتی و دینی و تبلیغ و ترویج مشروع و رسمی بودن سازمان ها و نهادها و حتی اشخاص حقیقی واسطه گر می تواند اقبال عمومی لازم را به امر واسطه گری فراهم آورد. نظر به این که فعالیت واسطه گری در امر ازدواج، مورد استفاده افراد سوءاستفاده گر واقع می شود و همین امر بدبینی هایی را در میان رسانه ها و نهاد دولتی و امنیتی و قضایی پدید آورده، حمایت های رسانه ای و امنیتی و قضایی از فعالیت های سالم واسطه گری بسیار ضروری است. نیز واسطه گری بی تردید بی هزینه نیست و بدون پشتوانه مالی نمی توان به چنین مهمی که نیاز عمومی جامعه است، اهتمام کرد و ادامه داد. به همین رو، باید مراکز تقنینی و اجرایی و امنیتی و قضایی حمایت های لازم را از این امر مهم داشته باشند. این نهادهای دولتی و غیر دولتی چگونه می توانند واسطه گری در ازدواج را ساماندهی کنند؟ در پاسخ به سئوال پیشین نکاتی گفته شد و اینک به بیانی دیگر می افزایم که انواع حمایت هایی که نهادهای دولتی و غیر دولتی می توانند به امر مهم واسطه گری در ازدواج بکنند، از این قرار است: یکی حمایت تبلیغی و فرهنگی که از سوی رسانه ها و ائمه جمعه و جماعات و دیگر مراکز و ابزارهای تبلیغی و ترویجی می تواند صورت بگیرد. دوم حمایت قانونی و تقنینی که توسط مجلس شورای اسلامی با تصویب لوایح قانونی مورد نیاز می توانند انجام دهند. سوم حمایت امنیتی و انتظامی که نیروهای اطلاعاتی و انتظامی و نظامی می توانند هم در جهت پشتیانی فعالیت های سالم واسطه گری و هم در جهت مبارزه با سوءاستفاده گران صورت دهند. چهارم حمایت های قضائی که قوه قضاییه چه از جهت تهیه لوایح لازم جهت ارایه به مجلس شورای اسلامی و چه از جهت رسیدگی به سوءاستفاده گران از واسطه گری و نیز چه از جهت حمایت از فعالیت از فعالیت های سالم و قانونی واسطه گری در امر ازدواج می توانند انجام دهند. پنجم حمایت های مالی و فیزیکی که دولت و سازمان های خصوصی می توانند به منظور تهیه مکان و فضا و نیز تکنولوژی لازم برای این گونه فعالیت ها انجام دهند. از آنجایی که افراد در سنین بالاتر شانس یافتن همسر مناسب را به شیوه های مدرن کمتر دارا هستند (اگر این پیش فرض درست باشد) واسطه گری چقدر می تواند به این افراد کمک کند؟ به نظر می رسد، اگر اهتمام باشد که در هر مجموعه ای که افراد با هم جمعیت تشکیل می دهند و تجمعی دارند و یا می توانند داشته باشند، بتوان واسطه گرهای مناسب خودش را جستجو و به کارگیری کرد و در این زمینه هم از افراد و نهادهای حقیقی و هم از امکانات اینترنتی و مجازی بهره برداری نمود، مشکل مربوط به واسطه گری امر ازدواج به طور کلی و در تمام سنین و طبقات حل خواهد شد. برای مثال، چنانچه در مراکز نگهداری سالمندان و مانند آنها هم مراکز مشاوره ازدواج به طور حقیقی وجود داشته باشد و در این زمینه، اگر به صورت مجازی و اینترنتی فعالیت صورت بگیرد، می توان برای اشخاصی که در این مراکز فعالیت دارند و به همسر نیازمندند، واسطه گری کرد. بیشترین مراجعان شما از چه روش همسر گزینی استفاده میکنند؟ نظر به این که شغل اینجانب تدریس در دانشگاه است، به طور طبیعی دانشجویانی به طور عمده در سنین بالای ازدواج قرار دارند و بیشتر از دختران هستند، به اینجانب مراجعه می کنند و در اکثر موارد این پسران هستند که مشکل پسندی دارند و از قبول دختران پرهیز می کنند. واقعیت مهمی که در این زمینه مشاهده می شود، این است که: اولاً، دختران وقتی از سن حدود 20 سالگی در می گذرند، از میزان طراوت و زیبایی چهره آنان کاسته می شود و این یکی از عوامل نپذیرفتن دختران برای ازدواج از سوی پسران می شود. ثانیاً، پسران با دخترانی ازدواج می کنند که چند سالی از آنان کوچک تر باشند و لذا سن بالای دختران که معمولاً، با پسران همسن اند، مانع دیگری برای پذیرش از سوی پسران به شمار می رود. ثالثاً، توقعاتی که در دختران بر اثر تحصیلات بالا و همچشمی با دوستانشان پدید می آید، مانع دیگری برای تن دادن دختران به ازدواج با پسرانی است که از تحصیلات و شئونات اجتماعی پایین تری برخوردارند. در جامعه ما معمولاً خیلی عادی است که پسران با تحصیلات بالا با دختران با تحصیلات پایین ازدواج کنند؛ اما به ندرت پیش می آید که دختران با تحصیلات بالا به ازدواج با پسران با تحصیلات پایین تن بدهند. اغلب مشکلات زوجها بر اساس شیوه همسر گزینی شان (سنتی- مدرن) در مراجعه با شما چیست؟ برخی از مهم ترین مشکلاتی که در ازدواج دختران و پسران دانشجو مشاهده می شود، از این قرار است: یکی از مشکلات عمده این است که دختران و پسران کفو مناسب خود را نمی شناسند و این مشکل در دانشگاه هایی که بر تفکیک جنسیتی پافشاری می کنند، بسیار خودنمایی می کند. تفکیک جنسیتی بیش از آن که مشکل روانی و اخلاقی و دینی دانشجویان را حل کند، بر مشکلات آنان می افزاید و آنان را از سویی حریص تر می نماید و از سوی دیگر در شناخت کفو مناسب در تنگنای افزون تری قرار می دهد. تفکیک جنسیتی نهایت اثری که دارد، این است که مشکل را زیرپوستی و پنهان می سازد. حال آن که این هرگز راه حل اساسی نیست. برای نیاز طبیعی انسان ها که ازدواج از مهم ترین آنهاست، باید به طور طبیعی راه حل مناسب پیدا کرد و آن نیز تسهیل ازدواج است. دومین مشکل این است که پسران از امکانات لازم برای ازدواج محروم هستند، نه شغل مناسب و نه مسکن و دیگر امکانات مالی ندارند. سطح توقعات نیز به گونه ای شده است که جامعه و خانواده ها نمی پذیرند، دختران و پسران در عین حالی که در خانه والدین خود هستند، ازدواج و زندگی کنند. در گذشته در یک خانه علاوه بر والدین عروس ها و دامادها زندگی می کردند تا کم کم خانه ای برای خود تهیه کنند؛ اما امروزه این سنت حسنه برافتاده است. سومین مشکل این است که به هر حال، پسران یا دخترانی که به دلیل مناسب نبودن قیافه یا امکانات مالی، هیچ آینده روشنی برای ازدواج دائم برای خود نمی یابند، هیچ امکان شرعی و رسمی برای ازدواج موقت آنان نیست و حتی چنین ازدواجی مورد نفرت عمومی جامعه واقع شده است. این جوانان اگر مذهبی باشند، باید بسوزند و بسازند و با مشکلات مختلف روحی و روانی دست و پنجه نرم کنند و دچار سرخوردگی و یأس و دلمردگی و یا پرخواشگری و تندخویی شوند و یا اگر مذهبی نیستند، به طرق غیر شرعی اعم از خودارضایی و فحشاء به تأمین نیاز جنسی خود روی بیاورند و قبح ارتکاب محرمات دینی و فرهنگی بریزد. متأسفانه، دید متولیان دینی و رسمی کشور ما در چشمشان قرار دارد و لذا بیرون زدن یک تار مو برای آنان مهم تر است تا فساد و فحشایی که در زیرپوست جامعه ما غوغا می کند. تردیدی نیست که اگر این فشار ها و محدودیت های که برای ازدواج جوانان وجود دارد، همچنان ادامه پیدا کند، شرایط به گونه ای می شود که جوانان تمام قید و بندهای دینی و قانونی را به کنار می نهند و یک بی بند و باری کنترل ناپذیری پدید می آید و دیگر هیچ جوانی حاضر به ازدواج شرعی و قانونی نخواهد شد. درست همان سرنوشتی که کشورهای غربی و غیرمذهبی پیدا کردند، در انتظار جامعه مذهبی ما نیز هست. در آن کشورها دختران و پسران کاملاً آزاد هستند که هر وقت خواستند، نیازهای جنسی خود را تأمین کنند و در این زمینه هیچ کسی نمی تواند منع ایجاد کند و حتی اگر والدین مانع آن بشوند، فرزندان می توانند از آنان به محاکم شکایت ببرند. آمارهایی که در این زمینه در کشور ما گرفته می شود، خود گواه پیدایش و فراگیری این واقعیت تلخ است. خلاصه آن که تعصبات کور مذهبی و غیر مذهبی و توقعات بالای خانواده ها و دختران و پسران و سختی زندگی در چارچوب این تعصبات و توقعات از بزرگ ترین مشکلات ازدواج جوانان به شمار می رود. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(چهارشنبه 93 شهریور 12 ساعت 6:54 عصر) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
6 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |